آوین آویسا – خدمات سئو | فروشگاه اختصاصی | بلاک چین و رمزارزها
  • صفحه اصلی
  • خدمات ما
    • خدمات فروشگاه اختصاصی
    • خدمات سئو
    • خدمات بلاک‌چین و رمزارزها
    • خدمات ربات معامله‌گر
  • آخرین پروژه‌ها
  • وبلاگ
  • تازه های تکنولوژی
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • English
آوین آویسا – خدمات سئو | فروشگاه اختصاصی | بلاک چین و رمزارزها

Game Theory

خانه / صفحه وبلاگ / Game Theory
08شهریور

نگاهی مقدماتی به نظریه بازی ها

شهریور 8, 1400 نویسنده آوین آویسا بلاک‌چین و رمزارزها

نظریه بازی ها یک چارچوب نظری برای درک موقعیت های اجتماعی بین بازیکنان رقیب است. از برخی جهات، نظریه بازی ها علم استراتژی یا تصمیم گیری بهینه بازیکنان مستقل و رقیب در یک محیط استراتژیک است. ریاضیدان جان فون نویمان، اقتصاددان اسکار مورگنسترن و ریاضیدان جان نش از پیشگامان اصلی نظریه بازی ها بودند.

نظریه بازی ها دارای طیف وسیعی از کاربردها از جمله در روانشناسی، زیست شناسی تکاملی، جنگ، سیاست، اقتصاد و تجارت است. با وجود پیشرفت های فراوان، نظریه بازی ها هنوز یک علم جوان و در حال توسعه است. نکته کلیدی در نظریه بازی این است که سود یکی از بازیکنان بستگی به استراتژی اجرا شده توسط بازیکنان دیگر دارد. یک بازی، مشخصات بازیکنان، تمایلات آن‌ها و استراتژی های موجود و نحوه تأثیر این استراتژی‌ ها بر نتیجه را مشخص می‌کند. بسته به مدل بازی، الزامات یا مفروضات مختلف دیگری ممکن است لازم باشد.

مفاهیم نظریه بازی

هر زمان موقعیتی با دو یا چند بازیکن داشته باشیم که شامل نتایج مشخص یا قابل اندازه گیری باشد، می‌توانیم از نظریه بازی برای تعیین محتمل ترین نتایج استفاده کنیم.

بیایید ابتدا با تعریف چند اصطلاح رایج در مطالعه نظریه بازی ها شروع کنیم:

  • بازی: هرگونه شرایطی که نتیجه آن بستگی به اقدامات حداقل دو تصمیم گیرنده (بازیکن) داشته باشد.

  • بازیکن: یک تصمیم گیرنده استراتژیک در چارچوب بازی.

  • استراتژی: مجموعه اقدامات هر بازیکن با توجه به شرایط و موقعیت او در بازی.

  • تابع منفعت: میزان سود هر بازیکن در نتیجه ی اجرای هر استراتژی.

  • مجموعه اطلاعات: اطلاعات موجود در یک نقطه معین از بازی. اصطلاح مجموعه اطلاعات معمولاً زمانی به کار می‌رود که بازی نوبتی باشد.

  • تعادل: نقطه ای از بازی که هر دو بازیکن تصمیمات خود را گرفته اند و سود خود را دریافت کرده‌اند.

تعادل نش

تعادل نش یک ترکیب استراتژی از بازی است که هیچ بازیکنی نمی تواند با تغییر استراتژی خود به صورت یک طرفه، سود خود را افزایش دهد. تعادل نش در بیشتر موارد به مرور زمان به دست می‌آید. با این حال، پس از رسیدن به تعادل نش، بازیکنان از آن منحرف نمی‌شوند. به طور کلی ممکن است بیش از یک تعادل در یک بازی وجود داشته باشد.

با این حال، وجود چند تعادل معمولاً در بازی هایی با عناصر پیچیده‌تر از دو انتخاب توسط دو بازیکن رخ می‌دهد. در بازی های همزمان که با گذشت زمان تکرار می‌شوند، یکی از این تعادل های متعدد حذف می‌شود. 

تاثیر بر اقتصاد و تجارت

نظریه بازی ها با حل مشکلات اساسی در مدل های اقتصادی ریاضیاتی قبلی، انقلابی در اقتصاد به وجود آورد. به عنوان مثال، اقتصاد نئوکلاسیک برای درک پیش بینی بازار تلاش می‌کرد و نمی‌توانست رقابت انحصاری را کنترل کند. نظریه بازی توجه را از تعادل حالت پایدار به سمت روند پویای بازار جلب کرد.

در تجارت، نظریه بازی برای مدل سازی رفتارهای رقابتی بین عوامل اقتصادی مفید است. مشاغل، اغلب چندین انتخاب استراتژیک دارند که بر توانایی آن ها در دستیابی به سود اقتصادی تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، تولید کنندگان یا شرکت های خدماتی ممکن است با مشکلاتی مانند فروش نرفتن محصولات موجود یا توسعه محصولات جدید، کاهش قیمت نسبت به رقابت یا به کارگیری استراتژی های بازاریابی جدید روبرو شوند. اقتصاددانان اغلب از نظریه بازی برای درک رفتار شرکت های اولیگوپولی استفاده می‌کنند. این امر به پیش بینی پیامدهای احتمالی زمانی که شرکت ها درگیر رفتارهای خاصی مانند تعیین قیمت و تبانی می‌شوند، کمک می‌کند.

انواع نظریه بازی

اگرچه انواع زیادی برای دسته‌بندی بازی ها وجود دارد (مثلاً متقارن/نامتقارن، همزمان/نوبتی و…)، اما مطالعه بازی های همکارانه و غیرهمکارانه رایج ترین نوع دسته‌بندی است. نظریه بازی های همکارانه، به چگونگی تعامل ائتلاف ها یا گروه های تعاونی، زمانی که فقط منفعت آن ها مشخص است، می‌پردازد. در واقع این بازی، به جای افراد، بین گروه ها صورت می‌گیرد و مسئله آن نحوه تشکیل گروه‌ها و نحوه تقسیم سود بین بازیکنان است.

تئوری بازی غیرهمکارانه با این که چگونه عوامل اقتصادی منطقی برای رسیدن به اهداف خود عمل می‌کنند، سروکار دارد. رایج‌ ترین بازی های غیر همکارانه بازی های استراتژیکی هستند که در آن ها، تنها استراتژی های ممکن و نتایج این استراتژی ها  ذکر شده است. یک مثال ساده از یک بازی غیر همکارانه در دنیای واقعی، سنگ کاغذ قیچی است.

نمونه هایی از بازی ها

چندین مدل بازی وجود دارد که تئوری بازی به تجزیه و تحلیل آن ها می‌پردازد. در اینجا، ما فقط به طور خلاصه چند مورد از آن ها را بیان خواهیم کرد.

معمای زندانی

معمای زندانی شناخته شده ترین نمونه نظریه بازی است. دو جنایتکار که برای یک جرم دستگیر شده‌اند را در نظر بگیرید. دادستان هیچ مدرک معتبری برای محکوم کردن آنها ندارد. با این حال، برای به دست آوردن اعتراف، زندانیان را در سلول های انفرادی نگه می‌دارند و از هر یک در اتاق های جداگانه سوال می‌کنند. هیچ یک از زندانی ها وسیله ای برای برقراری ارتباط با دیگری ندارد. دادستان چهار ترکیب استراتژی ارائه می‌دهد که اغلب در یک ماتریس 2*2 نمایش داده می‌شود.

  1. ماتریس معمای زندانیاگر هر دو خیانت کنند، هر کدام یک حکم 8 ساله دریافت خواهند کرد.

  2. اگر زندانی 1 خیانت کند، اما زندانی 2 سکوت کند، زندانی 1 آزاد شده و زندانی 2، 10 سال دریافت خواهد کرد.

  3. اگر زندانی 2 خیانت کند، اما زندانی 1 سکوت کند، زندانی 1، 10 سال دریافت خواهد کرد و زندانی 2 آزاد می‌شود.

  4. اگر هر دو سکوت کنند، هر کدام 1 سال در زندان خواهند بود.

مطلوب ترین استراتژی سکوت کردن است. با این حال، هیچ کدام از استراتژی دیگری مطلع نیستند و بدون اطمینان از سکوت کردن دیگری، هر دو به احتمال زیاد خیانت می‌کنند و به هشت سال زندان محکوم می‌شوند. تعادل نش نشان می‌دهد که در معمای زندانی، هر دو بازیکن حرکتی را انجام می‌دهند که به تنهایی برای آن‌ها بهتر است اما در مجموع برای آن‌ها بدتر است.

بازی دیکتاتور

در این بازی، بازیکن A باید جایزه نقدی را با بازیکن B، که در تصمیم بازیکن A دخیل نیست، تقسیم کند. اگرچه شاید این بازی یک استراتژی نظریه بازی نباشد، اما بینش جالبی در مورد رفتار افراد ارائه می‌کند. آزمایشات نشان می‌دهد که حدود 50 درصد همه پول را برای خود نگه می‌دارند، 5 درصد آن را به طور مساوی تقسیم می‌کنند و 45 درصد دیگر سهم کوچک‌تری را به شرکت کننده دیگر می‌دهند.

بازی دیکتاتور ارتباط تنگاتنگی با بازی اولتیماتوم دارد. در آن مبلغ مشخصی به بازیکن A داده می شود که بخشی از آن باید به بازیکن B داده شود و بازیکن ‌B می تواند مبلغ داده شده را قبول یا رد کند. اگر بازیکن دوم مبلغ پیشنهادی را رد کند، A و B هیچ چیزی دریافت نمی‌کنند. بازیهای دیکتاتور و اولتیماتوم به مطالعه رفتار افراد در مورد موضوعاتی مانند کمک های خیریه و امور بشردوستانه کمک می‌کنند.

معمای داوطلبین

در معمای داوطلب، یک نفر باید برای منافع عمومی کاری انجام دهد. بدترین نتیجه ممکن زمانی است که هیچ کس داوطلب نشود. به عنوان مثال، شرکتی را در نظر بگیرید که تقلب در حسابداری در آن بیداد می‌کند، اگرچه مدیران ارشد از آن بی اطلاع هستند. برخی از کارکنان در بخش حسابداری از کلاهبرداری آگاه هستند اما از گفتن این موضوع به مدیران عالی تردید دارند. زیرا این امر منجر به اخراج و محاکمه کارکنان درگیر در کلاهبرداری می‌شود.

برچسب خوردن به عنوان افشاگر نیز ممکن است عواقبی در پی داشته باشد. اما اگر هیچ کس داوطلب نشود، تقلب در مقیاس بزرگ ممکن است منجر به ورشکستگی نهایی شرکت و از دست دادن شغل همه شود.

بازی هزارپا

بازی هزارپا یک بازی نوبتی در نظریه بازی است. دو بازیکن به طور متناوب فرصتی برای بدست آوردن سهم بزرگتر از سهام‌های موجود در حال افزایش را دارند. بازی هزارپا به محض این که یکی از بازیکنان سهمی بردارد، به پایان می‌رسد. آن بازیکن بخش بزرگتر و بازیکن دیگر سهم کوچکتر را دریافت می‌کند. این بازی دارای تعداد دورهای از پیش تعیین شده است که برای هر بازیکن از قبل مشخص است.

یک نسخه احتمالی از بازی هزارپا را می‌توان به شرح زیر بازی کرد:

دو بازیکن را در نظر بگیرید: آلیس و باب. آلیس شروع کننده بازی است. 

در ابتدای بازی، آلیس دو سهم سکه در مقابل خود دارد: یکی شامل 4 سکه و دیگری شامل 1 سکه است. هر بازیکن دو حرکت دارد: یا سهم بزرگتر سکه‌ها را “گرفته” و سهم کوچکتر را به بازیکن دیگر بدهد. یا هر دو را روی میز به بازیکن دیگر واگذار کند. هر بار که انتخاب را به دیگری واگذار می‌کند، مقدار سکه‌ها در هر سهم دو برابر می‌شود.

به عنوان مثال، فرض کنید که آلیس تصمیم می‌گیرد که در اولین حرکت خود “واگذار کند” و سهم ها را به 2 و 8 برساند. باب اکنون می‌تواند از اولین حرکت خود برای “برداشتن” استفاده کند. یا او می‌تواند دو سهم را دوباره روی میز به آلیس “واگذار کند“، و دوباره سهم‌ها را به 4 و 16 سکه افزایش دهد. بازی به تعداد دورهای ثابت ادامه می‌یابد یا تا زمانی که بازیکنی تصمیم بگیرد بازی را با جیب زدن یکی از سهم‌ها به پایان برساند.

افزودن سکه به عنوان یک عامل خارجی تلقی می‌شود، زیرا هیچ یک از بازیکنان در آن نقشی ندارند. برعکس بازی‌ های همزمان مانند بازی معمای زندانی، در این بازی، بازیکنان پس از تصمیم بازیکن قبلی استراتژی خود را انتخاب می‌کنند. به همین دلیل رفتار سایر بازیکنان نیز بر استراتژی انتخابی بازیکن تاثیرگذار است. 

محدودیت های نظریه بازی

بزرگترین مسئله در مورد نظریه بازی این است که مانند بسیاری دیگر از مدلهای اقتصادی، بر این فرض متکی است که مردم بازیکنان منطقی هستند. یعنی به دنبال منافع شخصی و حداکثر کردن سود خود هستند. البته، ما موجوداتی اجتماعی هستیم که همکاری می‌کنیم واغلب با پرداخت هزینه، به رفاه دیگران نیز اهمیت می‌دهیم. نظریه بازی ها نمی‌تواند این واقعیت را در نظر بگیرد که در برخی شرایط ممکن است ما تعادل نش را به عنوان استراتژی بهینه انتخاب کنیم و در مواقعی دیگر، بسته به موقعیت اجتماعی و بازیکنان آن‌ها، استراتژی دیگری انتخاب کنیم.

منبع:

https://www.investopedia.com/terms/g/gametheory.asp

ادامه مطلب
01شهریور

کاربرد نظریه بازی‌ ها در ارزهای دیجیتال

شهریور 1, 1400 نویسنده آوین آویسا بلاک‌چین و رمزارزها

یکی از پایه‌های اساسی توسعه رمزارزها یا ارزهای دیجیتال، کاربرد نظریه بازی‌ ها در ارزهای دیجیتال است. از جمله دلایلی  که موجب شد علی رغم تلاش های متعدد برای بر هم زدن شبکه بیت کوین، این رمزارز بتواند بیش از یک دهه به رشد خود ادامه دهد نظریه بازی است.

تئوری بازی به بررسی چگونگی تصمیم گیری افراد منطقی در سناریوهای مختلف می‌پردازد. گرچه در اغلب موارد این تئوری با منطق عمومی سروکار دارد، اما کاملاً یک روش ریاضیاتی می‌باشد و در هر حوزه‌ای که افراد باید با یکدیگر همکاری یا رقابت کنند، کاربرد دارد. منظور از “بازی” یک محیط تعاملی است که بازیکنان تمایل دارند هنگام عمل به قوانین بازی یا واکنش به رفتار سایر بازیکنان، منطقی رفتار کنند.

 این مفهوم در ابتدا برای بررسی رفتار مشاغل، بازارها و مصرف کنندگان در اقتصاد تعریف شد. اما اکنون به طور گسترده‌ای در سایر زمینه‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. مدل های نظریه بازی می‌توانند به عنوان ابزاری برای بررسی رفتار بالقوه عوامل متقابل و نتایج احتمالی اقدامات آن‌ها در شرایط از پیش تعیین شده، استفاده شوند. این الگوها می‌توانند در سیاست، جامعه شناسی، روانشناسی و فلسفه نیز استفاده شوند.

اگر تمایل دارید کمی بیشتر در مورد نظریه بازی ها مطالعه کنید، به مقاله “نگاهی مقدماتی به نظریه بازی ها” مراجعه کنید.

مفهوم cryptoeconomics

کاربرد نظریه بازی‌ ها در ارزهای دیجیتال، همان چیزی است که باعث ایجاد مفهوم cryptoeconomics شده است. منظور از این مفهوم مطالعه اقتصاد پروتکل‌های مبتنی بر بلاک چین و تاثیر رفتار شرکت کنندگان بر این پروتکل‌ها است. علاوه بر این، رفتار عوامل خارجی را که بخشی از شبکه نیستند، اما می‌توانند برای مختل کردن شبکه به آن بپیوندد را نیز در نظر می‌گیرد.

مکانیک بلاک چین طوری طراحی شده که اعضای شبکه به طور متقابل به یکدیگر وابسته‌اند و همین وابستگی متقابل ما را به سمت نظریه بازی ها هدایت می‌کند. تاثیر نظریه بازی بر طراحی ارزهای دیجیتال از طریق تأثیر آن بر cryptoeconomics بررسی می‌شود. هدف از کاربرد نظریه بازی‌ ها در ارزهای دیجیتال، مدل سازی استراتژی انسان برای ساخت شبکه‌هایی است که نیازی به نظارت ندارند، اما تاثیر مثبتی بر منافع آن‌ها دارند. متأسفانه، بررسی تصمیمات غیرقابل پیش بینی بشر ابتدا مستلزم این است که ما بدانیم چه چیزی باعث انگیزه افراد می‌شود، ولی متاسفانه در عمل کار راحتی نیست.

تئوری بازی و cryptoeconomics

 تئوری بازی با تشویق بازیکنان منطقی به اجرای استراتژی‌هایی که منافعشان را بیشینه می‌کند، در بخش اقتصادی cryptoeconomics قرار می‌گیرد.  cryptoeconomics ترکیبی از رمزنگاری و طراحی مشوق های اقتصادی به منظور ساخت سیستم هایی است که دارای ویژگی های مطلوب خاصی باشند. این گرایش که اخیرا هم بسیار محبوب شده، ابزاری برای ایجاد شبکه های قدرتمند، ایمن و peer-to-peer فراهم می‌کند. بنابراین، رمزنگاری برای تایید وقایع گذشته، مانند تایید پیام‌ها، استفاده می‌شود. در حالی که مشوق های اقتصادی برای تشویق بازیکنان به رفتار مطلوب در آینده استفاده می‌شوند. بنابراین، cryptoeconomics با مکانیسم‌های امنیتی رو به عقب و مشوق ها و انگیزه های رو به جلو، به ما امکان می‌دهد پروتکل های غیرمتمرکز قدرتمندی بسازیم و راه های جدیدی برای سازماندهی و اداره آن پیدا کنیم.

استراتژی بیت کوین

کاربرد نظریه بازی‌ ها در ارزهای دیجیتال، هنگام طراحی یک سیستم اقتصادی امن و مطمئن برای رمزارزها، مانند سیستم بیت‌کوین، بسیار جالب توجه است. ایجاد بیت کوین به عنوان سیستمی با تحمل خطای بیزانس (BFT) نتیجه ترکیبی هماهنگ از رمزنگاری و نظریه بازی است.

شبکه بیت کوین، با پاداش دادن بیت کوین –انگیزه اقتصادی– استخراج کنندگان را تشویق می‌کند تا برای قدرتمند کردن شبکه از قدرت محاسباتی‌شان استفاده کنند. توافق بین گره‌های شبکه بیت کوین به روش Proof-of-Work حاصل می‌شود. این روش که کاملا به قدرت محاسباتی بازیکنان برای رسیدن به سود بستگی دارد.

سازندگان ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین باید مطمئن شوند زمانی که همه دنیا اجازه دسترسی به شبکه آن‌ها را دارند، افراد درست رفتار می‌کنند و از قوانین پروتکل پیروی می‌کنند. به همین دلیل سازندگان شبکه بازی هایی متناسب با رفتار گره‌های شرکت‌کننده، برای پاداش دادن یا مجازات کردن آن ها طراحی می‌کنند.

 نبوغ بیت کوین در این است که استخراج را عمداً دشوار و ناکارآمد ساخته تا برای بازیکنان مخرب این استخراج هزینه داشته باشد. به این روش، شبکه در تلاش است تا اطمینان حاصل کند که گره‌ها از پروتکل منحرف نشوند. زیرا در صورت انحراف از پروتکل‌، ممکن است هزینه‌های زیادی متحمل شوند و درنهایت نتوانند پاداش بلوک را دریافت کنند.

 این کاربرد نظریه بازی‌ ها در ارزهای دیجیتال، در مورد ترویج رفتار خوب و جلوگیری از رفتار بد، در زندگی روزمره نیز وجود دارد. ما جوامعی ساخته‌ایم که در آن، به کارهایی که برای آنها ارزش قائل هستیم پاداش می‌دهیم و از رفتارهایی که ناپسند می‌دانیم جلوگیری می‌کنیم. در این جوامع، هزینه اجرای مقررات بر عهده جامعه است. باید برای پرداخت پول به افسران پلیس، قضات و غیره هزینه شود. اما شبکه بیت کوین به این ترتیب است که بیشتر این هزینه ها بر عهده خود مجرمان است.

استراتژی اتریوم

 اتریوم یک قدم جلوتر می‌رود و نه تنها به رفتار خوب پاداش می‌دهد، بلکه از طریق سیستم اثبات خود، رفتار بد را نیز مجازات می‌کند. برخلاف PoW، توافق شبکه اتریوم از طریق Proof-of-Stake تأمین می‌شود.  همانطور که از نامش پیداست، برای دریافت پاداش نیاز است خطر کنیم و مسئولیت ریسک خود را بپذیریم. این استراتژی موجب می‌شود شبکه بازیکنان مخرب را مجازات کند.

با بررسی رفتار دنیای واقعی، می‌ببینید که طراحی بازی در یک سیستم مبتنی بر PoW با PoS چقدر متفاوت است. احتمالاً بیشتر ما به دلیل ترس از زندان به سرقت از بانک نمی‌پردازیم. نه به این دلیل که ممکن است پاداشی دریافت نکنیم.

ترکیب مجازات و پاداش امنیت شبکه را تقویت می‌کند. قدرت این عوامل با cryptoeconomics نشان داده می‌شود.  cryptoeconomics بیان می‌کند که در هر یک از این شبکه‌ها هزینه‌ای که بازیکنان برای خنثی سازی شبکه باید پرداخت کنند چقدر است. از نظر cryptoeconomics، شما مجاز هستید رفتارهای بد نیز داشته باشید، فقط باید هزینه این رفتار را پرداخت کنید.

فرضیات بازی

همه بازی ها در مورد بازیکنان و زمین بازی مفروضات خاصی دارند. در تئوری بازی، مفروضات ما شامل الگوی تعامل یا استراتژی بازیکنان و تابع منفعت بازیکنان است. اساساً انتخاب مدل بازی به هماهنگی یا عدم هماهنگی شرکت کنندگان بستگی دارد. مدل بازی به دنبال این است که بفهمد  افراد به طور خودخواهانه تصمیم می‌گیرند یا اینکه با یک‌دیگر همکاری می‌کنند؟ در زندگی روزمره به وضوح مواردی وجود دارد که هر دو مدل را می‌توان در آن دید. این امر در کاربرد نظریه بازی‌ ها در ارزهای دیجیتال و اقتصاد دیجیتال (cryptoeconomics) نیز صدق می‌کند.

به عنوان مثال، در مدل همکارانه، بیت کوین می‌تواند در معرض حمله گروهی از استخراج کنندگان مخرب قرار گیرد. با این حال، مکانیزم دفاعی آن تا حدودی بنا بر استراتژی ماشه طراحی شده است. اگر بازیکنان مخرب گره‌های صادق را شکست دهند، گروه دیگری از بازیکنان نیز از آن‌ها پیروی خواهند کرد. این چرخه ادامه پیدا می‌کند تا کل بیت کوین به خطر می‌افتد و همه(از جمله خود مخربین) ضرر می‌کنند.

از طرفی نکته مهم این است که تمایل به همکاری لزوماً به معنای توانایی بازیکنان برای انجام این کار نیست. در صورتی که تعداد بازیکنان انگشت شمار باشد، می‌توان با آن‌ها همکاری کرد. ولی، با وجود میلیون ها شرکت کننده، هماهنگی بسیار دشوارتر می‌شود.

البته می‌توان برای ایجاد انگیزه در رفتار خوب نیز از همکاری استفاده کرد. به عنوان مثال، افزایش پرداخت‌ها به ماینرها با افزایش کیفیت شبکه. که در این صورت میزان پاداش با میزان تمرکززدایی اندازه‌گیری خواهد شد. ولی در حال حاضر، اگر مزرعه استخراج متمرکزتر شود، پاداش ثابت خواهد ماند. که این امر لزوماً یک ویژگی مطلوب نیست.

تابع منفعت

برخی از مدل‌ها برای امنیت شبکه، به جای تکیه بر مسائل اقتصادی، فرض می‌کنند اکثر شرکت‌کنندگان در شبکه صادق هستند. در این راستا، تا زمانی که گره‌های صادق بیشترین قدرت پردازنده را در شبکه دارند، می‌توانند طولانی‌ترین زنجیره را ایجاد کرده و از مهاجمان پیشی بگیرند.

شاید این روش ساده لوحانه به نظر برسد، اما در واقع منشا آن انگیزه افراد برای ورود به شبکه می‌باشد. در اقتصاد و نظریه بازی، این انگیزه را تابع منفعت می‌نامند. میزان سودی که هر بازیکن از نتیجه هر استراتژی در بازی کسب خواهد کرد، تابع منفعت آن بازیکن است. معمولاً برای محاسبه این تابع، برخی عوامل اساسی در نظر گرفته می‌شوند. مانند اینکه مردم پول را دوست دارند و بیشتر را به کمتر ترجیح می‌دهند.

 اما در عمل، تعیین منفعت‌های مختلف بازیکنان چندان آسان نیست و یکی از سخت‌ترین چالش‌ها در طراحی بازی‌ها است. به همین دلیل، گاهی اوقات تصور می‌کنیم دیگران غیرمنطقی عمل می‌کنند. در حالی که ممکن است عملکرد مطلوبی متفاوت از آنچه ما انتظار داشتیم، داشته باشند.

در آخر، هنوز هم بسیاری از پروتکل‌ها و سوالات امنیتی بر قضاوت انسان متکی است. با این وجود، اقتصاد دیجیتال و نظریه بازی‌ ها نقش چشمگیری در مدل سازی تصمیم‌گیری بشر داشته است. این مدل سازی‌ها تاثیر زیادی در ساختن سیستم‌هایی دارد که در آن‌ها اهداف شرکت‌کننده با اهداف اجتماعی شبکه هماهنگ هستند. به همین علت کاربرد نظریه بازی‌ ها در ارزهای دیجیتال نیز چشمگیر و جالب توجه است.

 

منبع:

https://news.coinsquare.com/digital-currency/game-theory-and-blockchain/

 

ادامه مطلب